۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

معماری اسلامی !!


یکی از سوالاتی که نتوانسته بودم برایش جوابی بیابم همین معماری اسلامی بود. همیشه برایم عجیب بود که همایشها ،کنفرانسها و........ بسیاری در نقاط مختلف جهان (البته کشورهای اسلامی) برپا میشد و عالمان و سخنوران در خصوص معماری اسلامی داد سخن می دادند و این نوع و سبک از معماری را از تمامی جهات بررسی کرده و از کنه و اعماق آن چیزها و نظرات عجیب و غریبی بیرون می کشیدند ! اما هیچگاه از تاریخ این معماری و خاستگاه اولیه آن سخنی به میان نیاورده و این موضوع همیشه در هاله ای ابهام پوشیده مانده است.
در هنگام مطالعه ی کتاب معماری ایران اثر ارتور پوپ به پاراگراف جالبی در همین مورد بر خوردم که جوابی کامل و جامع به سئوالم بود :

"اعراب با شدت و سرعت گردبادی بیابانی از سرزمین نیاکان خود بیرون ریختند،در سال 637 م سپاهیان ایران را در نهاوند شکست دادند و در طی چند سال بازماندگان شاهان ساسانی را به سوی چین گریزاندند،که مصیبتی تکان دهنده برای ملتی مغرور بود.عجیب است که ادامه ی زندگی ایرانی واقعا سخت نشده بود:زندگی روزمره،حکومت محلی و حتی برخی هنرها مطابق معمول مدت زیادی ادامه یافت و عناصر بنیادی فرهنگ ساسانی در چهارچوب تازه کار خود را دنبال کرد.نیروهای فاتح اسلام هیچ سبک معماری عرضه نکرد،زیرا نداشت که عرضه کند.ولی معماری ساسانی _ با همه ی خلاقیت،بی پروایی،و گیرایی اش _ به خاطر برخی شکلهای ساختمانی تا حدی ابتدایی اش،برای ثبات به توده های پر حجم سخت اعتماد کرده بود.دستاورد ایران اسلامی این بود که این شکلهای نیرومند را تهذیب کرد و توانایی آنها را تا حد یک معماری فوق العاده زیبا رشد داد.نتیجه می باید سبک تر،احساس برانگیزتر،متنوع تر و موثرتر از پیشینیان می شد."

معماری ایران
ارتور پوپ
ترجمه غلامحسین صدری افشار
نشر اختران
صفحه 76

۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرش


نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرش


به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند. ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد. به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست. به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.