یکی از سوالاتی که نتوانسته بودم برایش جوابی بیابم همین معماری اسلامی بود. همیشه برایم عجیب بود که همایشها ،کنفرانسها و........ بسیاری در نقاط مختلف جهان (البته کشورهای اسلامی) برپا میشد و عالمان و سخنوران در خصوص معماری اسلامی داد سخن می دادند و این نوع و سبک از معماری را از تمامی جهات بررسی کرده و از کنه و اعماق آن چیزها و نظرات عجیب و غریبی بیرون می کشیدند ! اما هیچگاه از تاریخ این معماری و خاستگاه اولیه آن سخنی به میان نیاورده و این موضوع همیشه در هاله ای ابهام پوشیده مانده است.
در هنگام مطالعه ی کتاب معماری ایران اثر ارتور پوپ به پاراگراف جالبی در همین مورد بر خوردم که جوابی کامل و جامع به سئوالم بود :
"اعراب با شدت
و سرعت گردبادی بیابانی از سرزمین نیاکان خود بیرون ریختند،در سال 637 م سپاهیان
ایران را در نهاوند شکست دادند و در طی چند سال بازماندگان شاهان ساسانی را به سوی
چین گریزاندند،که مصیبتی تکان دهنده برای ملتی مغرور بود.عجیب است که ادامه ی
زندگی ایرانی واقعا سخت نشده بود:زندگی روزمره،حکومت محلی و حتی برخی هنرها مطابق
معمول مدت زیادی ادامه یافت و عناصر بنیادی فرهنگ ساسانی در چهارچوب تازه کار خود
را دنبال کرد.نیروهای فاتح اسلام هیچ سبک معماری عرضه
نکرد،زیرا نداشت که عرضه کند.ولی معماری ساسانی _ با همه ی خلاقیت،بی
پروایی،و گیرایی اش _ به خاطر
برخی شکلهای ساختمانی تا حدی ابتدایی اش،برای ثبات به توده های پر حجم سخت اعتماد
کرده بود.دستاورد ایران اسلامی این بود که این شکلهای نیرومند را تهذیب کرد و
توانایی آنها را تا حد یک معماری فوق العاده زیبا رشد داد.نتیجه می باید سبک
تر،احساس برانگیزتر،متنوع تر و موثرتر از پیشینیان می شد."
معماری ایران
ارتور پوپ
ترجمه
غلامحسین صدری افشار
نشر اختران
صفحه 76