۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

اصول معماری ایرانی


اصول معماری

اصول معماری ایرانی شامل موارد زیر است:
·         مردم واری
·         پرهیز از بیهودگی
·         نیارش
·         خود بسندگی
·         درون گرایی

مردم واری

مردم واری بدین معنی است که در عناصر مختلف معماری ایرانی مقیاس انسانی به بهترین شیوه رعایت می گردد.
به عبارت دیگر در تمامی عناصر مختلف معماری ایرانی اندازه ها بر حسب نیازهای افراد استفاده کننده از عنصر و لوازم مورد نیازشان ، در نظر  گرفته میشود مثلا برای یک سه دری یا اتاق خواب اندازه ها به تناسب زن،مرد و بچه ها و لوازم و اثاثیه مورد نیازشان در نظر گرفته می شود

 پرهیز از بیهودگی

در معماری ایرانی بر این اصل بسیار تاکید شده است.
زیرا کار بیهوده به وقت ،سرمایه و حتی منظره لطمه می زند
به عنوان مثال در معماری ایرانی مجسمه وجود ندارد

نیارش

اصطلاحی مخصوص معماری است
به کلیه کارهایی گفته می شود که برای پایداری و دستیابی بنا انجام میشود.
به عبارت دیگرمجموعه ای است از امور محاسباتی و استاتیکی به انضمام مصالح شناسی و استفاده از بهترین و کمترین مصالح

خود بسندگی یا خود کفایی

خود بسندگی و یا خود کفایی یکی از ویژگی های معماری ایرانی است.و به مفهوم استفاده از حداکثر امکانات موجود ،در دسترس و مصالح بوم آورد است.این ویژگی در معماری ایرانی باعث تسریع کار و هماهنگی هر چه بیشتر بنا با محیط و طبیغت اطراف خود است.

درون گرایی

در سامان دهی اندام های مختلف یک بنا و به خصوص منازل سنتی،باورهای مردم فوق العاده مهم و کارساز بوده است.یکی از باورهای مهم مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی،حرمت آن و نیز عزت نفس بوده است که این باور به صورت درون گرایی به معماری ایرانی راه یافته و یکی ار اصول آن است.


دوره های تاریخ ایران



دوره های تاریخ ایران 



در تاریخ ایران فاصله زمانی بین هزاره هفتم قبل از میلاد تا دوران شروع سلسله هخامنشی ها در تاریخ ایران به دو دوره تقسیم می گردد :
ذوره اول یا دوره نوسنگی میانه هفت هزار قبل از میلاد
دوره دوم یا دوره سنگ و مس حدود 3200 قبل از میلاد که این دوره در سال مذکور و با پیدایش خط به اتمام میرسد

با پیدایش عیلامیان در سال 3200 قبل از میلادو پیدایش خط به اتمام میرسد

۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه

جنگ


نمی دانم داستان کوتاهی را که در مورد سیاست نوشته شده است خوانده اید یا نه؟داستان زیبایی است،کوتاه و مختصر و البته گویا .
پسر بچه ای کنجکاو در مورد سیاست و مفهومش از پدرش سئوال میکند.پدرش سیاست ، مفهوم و کارکرد آن را در قالب خانوده ی کوچکشان برای او توضیح داده و تشریح میکند .اتفاقات بعدی در خانه و تطابق این اتفاقات با دنیای سیاست ، بسیار جالب و گویاست.نمی دانم نویسنده ی این داستان کوتاه کیست.اما هرکه هست سیاست را بسیار جالب توصیف کرده است!
با همین دید از سیاست بی زارم اما در دوران انفجار اطلاعات ، حتی اگر خودت هم نخواهی از اتفاقات جهان باخبر می شوی به خصوص اتفاقات بد و ترسناک !
در دنیای کنونی و در میان اقیانوسی از اطلاعات و اخبار تشخیص درست از نادرست،سره از ناسره خود هنری است بس بزرگ،آنچنان که گاو نر میخواهد و مرد کهن.پس امیدوارم در اشتباه باشم هر چند که با این سواد کم و اطلاعات ناقصم این امیدواری خیلی هم بی راه نیست.اما با وجود اتفاقات اخیر در دنیا ، ترس و و حشتی بسیار وجودم را فرا گرفته. تا یکی دو هفته قبل این ترس و وحشت زیاد هم جدی نبود اما با سرعت گرفتن وقایع اخیر به خصوص بعد از انتخابات آمریکا وحشت و ترسی عظیم تمام وجودم را فرا گرفته است.
وقایع اخیر در خاورمیانه نشان از اوضاعی بسیار نابسامان و ناپایدار دارد،کوچکترین اشتباه طرفین درگیر در این اتفاقات منجر به وقایع تاسف باری خواهد شد که هزاران و شاید میلیونها انسان بیگناه تاوان آن را با خون خود خواهند پرداخت.
آنچه که اکنون برایم بسیار مهم است مردمی هستند که همچون من ، نه نفعی از این اتفاقات خواهند برد و نه در وقایعی که در شرف وقوع هستند دخالتی خواهند داشت.ولی در نهایت اگر وقایع و اتفاقات به همین منوال کنونی ادامه یابند قطعا متحمل ضرر و زیانی جبران ناپذیر خواهند شد.کسانی که در حال حاضر حتی حق اعتراض به آینده ی تاریک و مبهم خود را نیز ندارند.سرنوشت و آینده ای برایشان رقم زده شده است و خود در آن هیچ نقشی ندارند.حتی توانایی تغییر آن را نیز نخواهند داشت
من متعلق به نسلی هستم که همیشه در انتظار بوده است و هیچ گاه آنچه را که در انتظارش بوده است را نیز به دست نیاورده است ! اکنون نیز وقایع نشان از اتفاقاتی تاسف بار در آینده دارد که نهایتا طومار تمامی ارزوها و انتظارتمان را تا ابد در هم خواهد پیچید.
خود سوزی جوانی در تونس و اتفاقات پس از آن در کشورهای مختلف منجر به سلسه اتفاقاتی شد که از آن با نام بهار عربی و ........ یاد می شود، نکته ای مهم و جالب در این میان وجود دارد . در پاره ای از موارد از اتفاقات تونس ، مصر و ..... با نام انقلاب فیس بوکی نیز یاد شده و در مواردی دیگر با نام بیداری اسلامی ، ایا توجه به این تکته که سایت فیس بوک ، سایتی است آمریکایی ضروری نیست؟ در همین راستا یاداوری جنجال ارتباط سایت فوق با سازمان سیا نیز خالی از لطف نیست !
از اتفاقات سوریه ، بحرین و عمان و...... نیز در همین چهارچوب و ادامه ی اتفاقات فوق یاد می شود اما کیست که نداند تفاوت بنیادین میان سوریه و تونس را ؟ ایا دسته بندی اتفاقات تونس و سوریه در یک رده و اهمیت ساده لوحی نیست؟
شاید بتوان از یک جهت تمامی هزینه هایی را که در سالهای اخیر در سوریه و لبنان از سوی ایران صورت گرفته را توجیه کرد.هزینه هایی که در حال حاضر جنگ تمام عیار را دور از مرزهای کشور نگاه داشته است.اما چه تضمینی وجود دارد که در صورت ادامه ی روند فعلی از سوی هر دو طرف درگیر،این جنگ در آینده ای بسیار نزدیک به میان شهرها ، خانه ها و کشورمان کشیده نشود؟
با توجه به اتفاقات چند روز اخیر در نوار غزه و اسراییل و جنگ در جریان میان آنها که در آن به تعبیری ابهت اسراییل نیز با اصابت موشک به پایتختش شکسته شد،چه حرکتی از سوی کدام جریان و یا کشوری منجر به بازگشت صلح و ارامش به منطقه و اجتناب از یک جنگ تمام عیار منطقه ای و جهانی خواهد شد؟
شاید اکنون بهتر است بیشتر به فکر آینده و برون رفت از وضعیت خطرناک و بسیار حساس کنونی منطقه و کشورمان باشیم تا در فکر آنکه چه کس و یا کسانی باعث شدند که وضعیت فعلی به وجود آید.
سئوالات بسیاری را میتوان در وضعیت فعلی مطرح نمود.اما مهمترین مسئله جلوگیری از غلطیدن ناخواسته ی کشور و ملت ایران در جنگی است که آینده ی آن به شدت نا معلوم و تاریک و شاید بسیار خطرناک باشد.

۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

یک دو بیتی زیبا از خیام


ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم ؟


حکیم عمر خیـــــام نیشابوری

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

واژه شناسی و معانی اسم مارتیا

مارتیای عزیز 
در دومین پست این وبلاگ قول دادم که درباره معنای اسم تو و واژه شناسی این اسم کمی توضیح بدهم.در همان پست گفتم که معنای اسمی که قرار بود برای تو انتخاب شود بی نهایت برایم مهم بود.به همین دلیل سعی کردم اسمی برایت برگزینم که زیبایی ظاهری و باطنی را در خود داشته باشد.اما آنچه که بیشتر مد نظرم بود زیبایی باطنی و معنی اسمی بود که برایت انتخاب کردم.این پست را به معنی و واژه شناسی اسمت اختصاص دادم.امیدوارم در آینده شایسته اسمی که برایت انتخاب شد باشی.
قبل از ادامه مطلب و پرداختن به اسم تو پاراگرافی بسیار زیبا از کتاب (نامه به کودکی که هرگز زاده نشد) نوشته اوریانا فالاچی را برایت خواهم نوشت.به تو توصیه می کنم در اولین فرصتی که به نظر خودت از عهده فهمیدن مطالب این کتاب بر خواهی آمد آن را بخوانی :

«کوچولو! سعی کن بفهمی مرد بودن فقط این نیست که یه دم جلوت داشته باشی! مرد بودن یعنی کسی شدن! برای من مهمه که تو کسی باشی! آدم بودن عبارت قشنگیه چون فرقی بین زن و مرد, بین اون که دم داره و اون که دم نداره نمی ذاره! قلب و مغز آدما جنیست نداره. هیچ وقت به زور از تو نمی خوام که چون مردی یا زنی باید فلان کار رو داشته باشی. فقط دو تا چیز از تو می خوام. یکی این که از معجزه ی به دنیا اومدن تمام استفاده رو ببری و دومی این که هیچ وقت تن به پستی ندی. پستی یه جونور خون خواره که همیشه سر راهمون کمین کرده. ناخوناش رو به بهانه هایی مثل مصلحت و عقل و احتیاط تو تن تمام آدما فرو می کنه و کم تر کسی هست که جلوش تاب بیاره. آدما تو خطر پست می شن. وقتی خطر از سرشون گذشت دوباره می رن تو جلد خودشون! هیچ وقت نباید خودت رو وقت رو به رو شدن با خطر گم کنی, حتی اگه ترس تموم جونت رو گرفته باشه.»
(نامه به کودکی که هرگز زاده نشد)نوشته اوریانا فالاچی 

برگردیم به معنی اسمت :برای شروع ، بهتر است منابع باستانی و اسنادی که در آن این واژه مورد استفاده قرار گرفته را ذکر کنم :
  1. نام مارتیا به عنوان سرکرده و یا شاهی عیلامی دربندهای سوم و چهارم از ستون دوم کتیبه ی داریوش هخامنشی در کرمانشاه درج گردیده است.هر چند که تلفظ این کلمه در کتیبه فوق ممکن است با کلمه مارتیا متفاوت باشد و این به دلیل تفاوت های میان فارسی باستان و فارسی معاصر است اما آنچه که در این کتیبه مورد اشاره قرار گرفته است در زبان فارسی معاصر مارتیا تلفظ می گردد.
و در :
  1. اوستا  (اوستا - فروردین یشت - بند ۱۵۳ و ۱۵۴)
  2. کتاب بند دهش
  3.   شاهنامه 
به عنوان جز دوم از واژه کیومرث 

کیومرث کیست ؟
  • مطابق متون دینی در ایران باستان ، اعتقادات دینی ایرانی بر اینست که:«کیومرث را اهورامزدا بیافرید و او مدت سی سال در کوهها به تنهائی زندگی کرد، و هنگام مرگ نطفه ای بداد که آنرا به نیروی خورشید بپروردند ودر خاک نگهداشتندو پس از چهل سال از محل آن نطفه گیاهی ریواس دو شاخه روئید که در مهرگان روز(شانزدهم مهر) از آن دو شاخه ریواس، میهری ومیهریانه(اولین زوج) بوجود آمد که پس از پنجاه سال با یکدیگر ازدواج کردندو ثمره ی آن، تولید یک جفت نر و ماده شد که از آنان هفت پسر و هفت دخترمتولد شدند..»
خلاصه ای از متون اوستا و بند دهش در مورد کیومرث
  • نخستین دودمان فرمانروا در تاریخ اساطیری و حماسی ایران زمین «پیشدادیان» بودند. پیشداد به معنی «اولین کسی که قانون آورده است» که در شاهنامه فردوسی نخستین پادشاه پیشدادی «گیومرث» (کیومرث) (کیومرس) بود او نخستین انسان آریایی و اولین فرمانروا بوده و مطابق متون اساطیری قبل از اسلام نخستین مرد کیومرث و نخستین زن «مردیانه» بود. بعد از او به ترتیب هوشنگ وجمشید به جهانداری می رسند.
خلاصه ی مطالب شاهنامه در خصوص کیومرث

و اما ارتباط اسم تو با کیومرث بر می گردد به بخش دوم این اسم  « مرث یا مرت»
استاد پورداود پیرامون این نام چنین می گوید :
«این اسم در اوستا گیه مَرِتن آمده است در پهلوی گیومرد و فارسی کیومرث گوئیم جزء اول این اسم که گیه می باشد بمعنی جان و زندگی است و درتفسیر پهلوی اوستا نیز کلمه ی مذکور جان ترجمه شده است لغت زندگی از همان ماده گیه است که به مرور زمان و اختلاف لهجات ایران به این شکل درآمده است و در زبان فارسی باقی مانده. جزء دیگر که مَرِتَن باشد صفت است یعنی مردنی و درگذشتنی یا بعبارت دیگر مردم و انسان چون سرانجام بشر فنا و زوال است
 کیومرث در زبان اوستایی « گیه مرتن ( Gaya maretan) » و در زبان پهلوی « گیومرد (Gayo mardy ) » ثبت گردیده است.»

بنابراین بخش دوم این اسم  از ریشه «مر» اوستایی به معنی مردن است ،و این همان واژه ای است که « مرتوم» به معنی مردم ، نوع انسان ، از تخمۀ انسان و « مرت» به معنی مرد ، انسان ، مذکر ، در زبان پهلوی از آن مشتق شده است .

لذا  واژه مارتیا ازبخش دوم کیومرث مشتق شده است و معنای آن مرد، انسان و مردم است.وهمین معنا برایم مهمترین نکته در انتخاب این اسم بود و البته این را نیز لازم است که بدانی که  :
مرد بودن آسان نیست



۱۳۹۱ آبان ۲۰, شنبه

ژاپن و ما !



ظاهرا در یکی از شهرهای شمال کشور آقا و خانمی مقداری وجه نقد از بانک دریافت می نمایند ، وجه دریافتی توسط سارقینی که آنان را زیر نظر داشته اند سرقت می گردد.سارقین توسط یک دستگاه موتور سیکلت اقدام به فرار می نمایند.در این میان راننده یکی از خودروهای عبوری با مشاهده این جریان ، اقدام به تعقیب فراریان نموده و از طریق تصادم با وسیله نقلیه انان ، سارقین را متوقف می نماید . به گفته شاهدان ، وجه مسروقه که در یک کیف بوده است به دلیل تصادف میان موتور سیکلت سارقین و اتومبیل جوان تعقیب کننده در میان خیابان و محل تصادف پخش شده است ، نکته ای که در این میان مورد توجه بسیاری قرار گرفته این است که مردمی که در محل حاضر بوده اند وجوه نقد مورد بحث را جمع آوری و به صاحب مال مسترد نموده اند.

این قضیه همچنان که رسم فعالین فضای مجازی ایرانی است !! در روزهای اخیر ، تحت عناوین و سر تیتر های مختلف ، از طرق مختلف و با روایات مختلف و البته بدون ذکر منبع ،بارها و بارها دست به دست گشته است.نویسندگان و نظر دهندگان در سایتها ، گروهها و .............. این جریان را با سونامی و رفتار اجتماعی مردم ژاپن در آن هنگام مقایسه نموده و به به و چه چه بسیاری نیز سر داده اند.

از طرف دیگر در خبر گزاری مهر مطلبی http://www.mehrnews.com/Fa/newsdetail.aspx?NewsID=1731383تحت عنوان "مقایسه فرهنگ موبایلی در نقاط مختلف جهان " به چاپ رسیده است که در این مطلب در مورد مردم ژاپن و نحوه استفاده آنان از موبایل در اماکن عمومی آمده است :

در ژاپن پاسخ دادن به تلفن همراه در اماکن عمومی امری پسندیده نیست

در ژاپن افرادی که با قطار درون شهری سفر می کند اخطاری می شنوند که به آنها گفته می شود تلفن همراه خود را در حالت سکوت یا لرزش نگاه دارید، حالتی که به آن " manner mode" گفته می شود، این حالت زمانی است که تلفن به آرامی زنگ می زد و صدای آن موجب اختلال صوتی در محیط اطراف نمی شود. در ژاپن استفاده از تلفن همراه در اماکن عمومی در جایی که نیازهای جمعی بر نیازهای فردی ارجحیت دارند معمولا مورد قبول نیست.

در اینکه مردم کشورمان بعضا واجد رفتارهای اجتماعی زیبا و پسندیده ای هستند شکی نیست آنچنان که می توان دوام و امتداد فرهنگ و تمدن هزاران ساله ایرانی در طول تاریخ را مرهون این عادات و رفتارهای پسندیده دانست.اما عادات اجتماعی ما در استفاده از مظاهر تمدن جدید قطعا باید مورد بازبینی جدی قرار گیرد و کارشناسان فن در این موارد و در جهت اصلاح این عادات و رفتارها راهکارها ی مفید ارایه دهند زیرا که عادات و رفتارهای پسنیده و زیبای تمدن ایرانی تحت الشعاع رفتارهای ناشایست و استفاده های نادرست و نامناسب از تکنولوزی های جدید قرار خواهد گرفت.به عنوان مثال اکثریت ما بارها و بارها شاهد مکالمات تلفنی سرنشینان وسایل نقلیه عمومی آنهم با صدای گوشخراش و بسیار بلند بوده ایم، در این موارد با توجه به بلندی صدای مکالمه کننده خواه ناخواه مجبور به استماع سخنان بعضا نامناسب انان نیز می گردیم و حتی متوجه می شویم که مکالمه چندان ضروری نیز نیست و مکالمه کننده می تواندتا پیاده شدن از وسیله نقلیه صبر کرده و سپس اقدام به تماس و مکالمه نماید.اما ..... !!!

آیا بهتر نیست که قبل از داستانسرایی در خصوص رفتارهای افسانه وار اجتماعی ، کمی به رفتارهای روزانه دقیق شده و سعی کنیم کمتر مرتکب رفتارهایی شویم که در جهان کنونی اگر نه قبیح که زیبا نیست ؟

۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

انتخابات آمریکا



برگذاری انتخابات در یک کشور را میتوان از بسیاری جهات مورد توجه قرار داد.انتخابات یک کشور جدای از اهمیت داخلی ، دارای کارکرد های بین المللی نیز هست به عنوان مثال برگذاری انتخابات در یک کشور، نشان دهنده استقرار دموکراسی در آن کشور است.و یا حتی نحوه برگذاری انتخابات در کشوری مدرن با کارکرد مناسب نظام اداری و اجتماعی ، میتواند مورد الگو برداری سایر کشورها قرار گیرد.برگذاری هر انتخابات در هر گوشه ای از دنیا را می توان گامی به سوی استقرار دموکراسی و ازادی عقیده در جهان دانست.
آنچه که در این میان عجییب و تاسف برانگیز است اظهار نظرها و پیش بینی های اقشار مختلف جامعه ایرانی در مورد انتخابات اخیر آمریکاست.به گونه ای که در پاره ای از موارد سرنوشت و آینده کشوری با تمدنی هزاران ساله را به نتایج انتخابات مردمی دیگر در ان سوی جهان  و  در نهایت به تصمیمات دولتمردان انان گره می زنند.
ما را چه شده ؟!!!! آیا دیدن سرنوشت مردم عراق و افغانستان کافی نیست ؟ آیا اصلا سرنوشت این مردمان را دیده اید؟ و یا خوشباورانه در انتظار آنید که سرباز آمریکایی امنیت و آزادی و دموکراسی برای من و شما به ارمغان آورد !!! 
چرا باید به جایی برسیم که سرنوشتمان در دستان اروپایی ها و آمریکایی ها باشد! آیا ایران و ایرانی سزاوار آن است که سرنوشت و آینده مملکت و ملت در گرو انتخابات کشوری در آن سوی جهان باشد؟

۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

سه ربازی ون !



که وه فدیک ده چیته شوینی


بو سه ر گوری سه ربازی ون


تاجه گولینه یه ک دینی


ئه گه ر سبه ی وه فدیک بیته ولاتی من لیم بپرسی:


کوانی گوری سه ربازی ون ؟


ئه لیم :


(( گه وره م : له که ناری هه ر جوگه یی


له سه ر سه کوی هه ر مزگه وتی


له به ر ده رگای هه ر مالی


هه ر کلیسه یی


هه ر ئه شکه وتی


له سه ر گابردی هه ر شاخی


له سه ر دره ختی هه ر باخی


له م ولاته


له سه ر هه ر بسته زه مینی


له سه ر هه ر گه زه ئاسمانی


مه ترسه !


که میک سه ر داخه و :


تاجه گولینه که ت دانی !))


عه بدوالله په شیو